کتاب های دوست داشتنی

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

کتاب های دوست داشتنی

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

زویا پیرزاد، قصه گوی لحظه های زندگی

به نام او

زویا پیرزاد را همه با "چراغها را من خاموش می کنم" اش می شناسند. اما اگر شما هم از آن دسته خواننده های بی حوصله ای هستید که دست و دلتان به خواندن داستانهای بلند نمی رود، "سه کتاب" بهترین گزینه ی پیشنهادی من به شماست. این کتاب، مجموعه داستاهای کوتاه زویا پیرزاد است که نشر مرکز زحمت چاپش را کشیده. شاید جالب باشد برایتان که در مهمانی هایی که نشر مرکز برای نویسنده هایش برگزار می کند، زویا پیرزاد همیشه با دستپخت خودش از مهمانها پذیرایی می کند: یعنی یک آمفی تئاتر را! و در خبر است که کیک های خیلی خوشمزه ای هم می پزد!!!

تو این دنیایی که دخترها و خانمها حقوق خودشان را در فمینیسم جستجو می کنند، زویا خانم پیرزاد با یک نگاه قشنگ و واقعی از نابسامانی های زندگی می گوید؛ از باری که خواسته یا ناخواسته، پشت زنها را خم می کند و عشقهایی که همیشه حرف اول را می زنند. فطرت، بارزترین جزء داستانهایش است و هنرش، در قصه ساختن از ساده ترین اتفاقات زندگی است. زویا پیرزاد را دوست دارم، چون می دانم که یک زن است؛ یک زن واقعی، یک مادر دوست داشتنی و یک نویسنده ی آرام: نویسنده ای که برای خودش می نویسد، از خودش می نویسد و فکر می کنم خودش هم بیشتر از همه ی ما از همه ی اینها لذت ببرد!!!

*عطیه پژوهی*